برندۀ گوش. قاطع گوش. قطعکننده گوش، کسی که به مکرمال کسی را بگیرد. (فرهنگ نظام). که به دسیسه پول از مردم بگیرد به قصد پس ندادن. (یادداشت مؤلف). رجوع به گوش بری و گوش بریدن در ذیل ترکیب های گوش شود
بُرندۀ گوش. قاطع گوش. قطعکننده گوش، کسی که به مکرمال کسی را بگیرد. (فرهنگ نظام). که به دسیسه پول از مردم بگیرد به قصد پس ندادن. (یادداشت مؤلف). رجوع به گوش بری و گوش بریدن در ذیل ترکیب های گوش شود
میلکی باشد که بدان گوش را بخارند. (جهانگیری). در فرهنگ جهانگیری به معنی گوش خارک آمده، که میل گوش پاک کن (باشد) . (از برهان). اما ظاهراً مخفف ’گوش خره’ = گوش خاره = گوش خارک است. (حاشیۀ برهان قاطعچ معین). رجوع به گوش خره شود، نام جانوری است که در گوش آید و مردم را بی آرام سازد و گاه باشد که بکشد، و آنرا گوش خزک و هزارپا نیز گویند. (جهانگیری). جانور بسیارپای باشد که بر گوش رود، و آن را گوش خرک نیز گویند، و به این معنی گوش خیه (با یای حطی) هم به نظر آمده است (از برهان) ، اما ظاهراً مصحف ’گوش خزه’ باشد. رجوع به گوش خر و گوش خزک و گوش خزه شود. (از حاشیۀ برهان)
میلکی باشد که بدان گوش را بخارند. (جهانگیری). در فرهنگ جهانگیری به معنی گوش خارک آمده، که میل گوش پاک کن (باشد) . (از برهان). اما ظاهراً مخفف ’گوش خره’ = گوش خاره = گوش خارک است. (حاشیۀ برهان قاطعچ معین). رجوع به گوش خره شود، نام جانوری است که در گوش آید و مردم را بی آرام سازد و گاه باشد که بکشد، و آنرا گوش خزک و هزارپا نیز گویند. (جهانگیری). جانور بسیارپای باشد که بر گوش رود، و آن را گوش خرک نیز گویند، و به این معنی گوش خیه (با یای حطی) هم به نظر آمده است (از برهان) ، اما ظاهراً مصحف ’گوش خزه’ باشد. رجوع به گوش خر و گوش خزک و گوش خزه شود. (از حاشیۀ برهان)
مطلعی که پس از مقطع آرند مطلع دوم: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی کان گوشواره طرز سخن دانی من است. (طغرا)، دفتر وسط عرض فرد دفتر که عقد میزان در آن نویسند، خلاصه حساب، مروارید بزرگی که در صدف جز آن یک نباشد، پارچه منقش و زر دوزی که برای زینت کنار عمامه قرار دهند
مطلعی که پس از مقطع آرند مطلع دوم: طغرا در آخر غزل آورد مطلعی کان گوشواره طرز سخن دانی من است. (طغرا)، دفتر وسط عرض فرد دفتر که عقد میزان در آن نویسند، خلاصه حساب، مروارید بزرگی که در صدف جز آن یک نباشد، پارچه منقش و زر دوزی که برای زینت کنار عمامه قرار دهند
درد و وجع شدیدی که در قسمتهای عمقی گوش پدید میاید. این عارضه ممکنست اختصاصا مربوط بخود گوش نباشد، عللی که درد گوش را موجب میشوند بسیارند از آن جمله است نوزالژی عصب پنجم دماغی نورالژی شبکه گردنی در قسمتهای سطحی پوسیدگی دندانها گلو درد ورم لوزه ها. برخی امراض عفونی از قبیل مالاریا نیز میتوانند موجب پیدایش درد گوش بشوند گوش درد
درد و وجع شدیدی که در قسمتهای عمقی گوش پدید میاید. این عارضه ممکنست اختصاصا مربوط بخود گوش نباشد، عللی که درد گوش را موجب میشوند بسیارند از آن جمله است نوزالژی عصب پنجم دماغی نورالژی شبکه گردنی در قسمتهای سطحی پوسیدگی دندانها گلو درد ورم لوزه ها. برخی امراض عفونی از قبیل مالاریا نیز میتوانند موجب پیدایش درد گوش بشوند گوش درد